یادداشت های فرهنگی و ارتباطاتی محمدوحیدصافی

یادداشت های محمدوحید صافی اصفهانی

یادداشت های فرهنگی و ارتباطاتی محمدوحیدصافی

یادداشت های محمدوحید صافی اصفهانی

یادداشت های فرهنگی و ارتباطاتی محمدوحیدصافی
محمدوحیدصافی اصفهانی
عبد مسکین!

و در اعتبارات دنیا، طلبه دانشجوی مقطع دکتری رشته معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق(ع) تهران

این وب نوشت، محملی است برای به اشتراک گذاری برخی تاملات، دل نوشته‌ها و یادداشت ها در حوزه‌ی مباحث اخلاقی، عقیدتی، فرهنگی، ارتباطاتی، سیاسی، اجتماعی، خاطرات آموزنده و ...

نقل کلیه‌ی مطالب بدون ذکر منبع بلامانع است.

دنبال کنندگان ۵ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

۱ مطلب در آبان ۱۳۹۲ ثبت شده است

چهارشنبه, ۲۹ آبان ۱۳۹۲، ۱۰:۳۷ ب.ظ

تاوقتی آبمان قلیل است ، نَجِسّیم!

تاوقتی آبمان قلیل است ، نَجِسّیم!

نیم نگاهی به جبهه فرهنگ وهنر از دریچه هنرصنعت سینما

محمدوحید صافی اصفهانی

نقل کرده اند در زمان صفویان یکی از حکام مناطق جنوبی ایران فرد صالح ومصلحی بود،وهمواره در پیِ راهی برای اصلاحات اجتماعی وفکری‌ وفرهنگی مردمِ تحت حکومت خود بود.آورده‌اند روزی تعدادی ماموران خود را احضار نمود واز آنان خواست به صورت کاملاً محرمانه وناشناس به مناطق مختلف سرزمین تحت تکفّلش رفته وگزارشی از دسته‌جات ،گروهها وانجمن‌های مردمی که به طور مستقل مشغول فعالیت‌های دینی ومذهبی وفرهنگی بودند بیاورند. ماموران مخفی حاکم پس از چندی به نزد او آمدند ولیست بلند‌بالایی از تشکّل‌های مردمی مستقل در اختیار او نهادند، پس از چند روز، حاکم با بررسی لیست فوق ،تعدادی از انجمن‌ها را انتخاب کرد و به مسئول خزانه‌داری خود گفت بدون اینکه کسی متوجه شود این کار از سوی ما هدایت می شود، تعدادی را مامور کن که در پوشش افرادی خیّر به این مجموعه‌ها نزدیک شوند و از بودجه ی ما ،آنها‌‌ را‌ ازلحاظ مالی تامین کنند ،تا این مجموعه‌ها به راحتی بتوانند به فعالیت خود بپردازند. وقتی اطرافیان حاکم از وی علّت این کار او را جویا شدند واین که چرا حاکم به صورت مخفیانه وغیر‌مستقیم می‌خواهد از تشکل‌های مردمی حمایت کند وچرا این کار را مستقیما انجام نمی دهد ،که در این صورت برای حکومت اعتبار ومحبوبیتی جلب کند‌،پاسخ جالبی شنیدند. حاکم گفت: بدانید انقلاب ما(حرکت شیعی شاه اسماعیل صفوی) از طریق خط شکنی‌های آدم‌های غیر رسمی رشد کرد و به پیروزی رسید. اگر منتظر بخش‌های رسمی می‌ماندیم هیچ اتفاقی نمی‌افتاد و همه از مسیر رسمی و کلیشه‌ای حرکت نکردند بلکه به جاده خاکی زدند و پیروز شدند،این را بدانید که اگر کار، رسمی شد یا خراب می شود یا از هدف خود دور می شود البته من به طور کل منکر کار رسمی و برنامه ریزی شده نیستم،منتها معتقدم افراد مستقل وآرمان‌خواه  نسبت به افراد حقوق‌بگیر و منتظر‌دستور همیشه موفق‌ترند!

این حکایت را گفتم تا به انقلاب خود برسیم، انقلاب اسلامی ایران ،انقلاب مستضعفین جهان . اگر نگاهی به اوضاع پیش از انقلاب اسلامی داشته باشیم ،خواهیم دید که انقلاب ما یک انقلاب کلاسیک نبود، جنگ ما هم کلاسیک نبود و بسیاری از افرادی که وارد جنگ شدند اصلا نمی‌دانستند جنگ چیست و اگر انقلاب یا جنگ ما کلاسیک می‌بود مطمئناً شکست می‌خوردیم. واین نکته ی بسیار جالبی است! خب انقلابِ سخت وجنگِ سخت ما در مقطعی از تاریخ به وقوع پیوست وآنچه باید می‌شد اتفاق افتاد و دشمن این بار با توجه به شناختی که نسبت به ما و ویژگی‌های ما پیدا کرده ‌بود وفهمیده بود که تا ما را استعمار فکری وفرهنگی نکند نمی تواند ما را به استعمار سیاسی واقتصادی خود در بیاورد[1]‌  تصمیم گرفت از جبهه دیگری وارد شود واین جبهه، همان خاکریز فتح نشده‌ی انقلاب یعنی فرهنگ وهنر بود[2]  و یکی از مهمترین سلاحهای خود یعنی رسانه را با قدرت هرچه تمام تر به سمت ما نشانه رفت! واز اتفاق در این نبرد برای اولین بارما سعی کردیم به صورت کاملا کلاسیک وسازمان یافته وبه نوعی با الگو گیری از خود دشمن در چگونگی به کار بردن ابزارها و وسایل این جنگ به پیکار با اوبرویم .یکی از ابزارهای این جنگ سینما بود. در سینمای انقلاب اسلامی منتظر سینماگران رسمی و هنرمندان اتوکشیده ماندیم و به آنان عتاب وخطاب کردیم که چرا شما عمارگونه فیلم‌سازی نمی‌کنید؟! غافل از آنکه مطالبه از چنین افرادی مطالبه مالایطاق و توقّع اضافی بود واساساً ظرفیت آنها همین بود،ظرفیت آنها همین بود که با همان سبک وسیاق دشمن ودر مواردی بسیار با همان محتوایی که دشمن برای ما موشک می فرستاد(فیلم می ساخت) آنها نیز بسازند، منتها با اسم وظاهر فیلمسازی در جمهوری اسلامی وبرای جشنواره فجر جمهوری اسلامی. هروقت هم به آنان گفته می شد که آخر عزیزانِ فیلمساز وهنرمند‌!مبانی ایدئولوژیک فیلم ها وآثارشما با مبانی وگفتمان انقلاب اسلامی همخوانی ندارد وبعضاً در تضاد هم هست ،سینه سپر کرده وباطلبکاری می گفتند: اساس شکل گیری صنعت سینما سرگرمی بوده ،نه ایدئولوژی ،لطفا سینما را دولتی وحکومتی نکنید،سینما بازیچه دست سیاست وقدرت نیست،سینماگر می‌خواهد با هنر خود عشقبازی کند. از این افراد باید پرسید آیا شما از «بیلی‌ وایدر» هم فیلم‌سازتر هستید؟! وایدرهر فیلمی ساخت در حمایت از کاپیتالسیم و امریکا بود. یعنی هم‌سوی دقیق با سینمای به روز آمریکا وآرمان های آمریکانیزیشن[3]. آیا شما از چاپلین هم به ذات سینما واردتر هستید؟! به آقای چارلی چاپلین گفتند از فیلم‌هایت بوی آرمان‌های غیرامریکایی می‌آید؛ بوی پابرهنگی و کمونیسم می‌آید! باید بازجویی پس بدهی،او را بیست سال به کمیته‌های مک کارتیسم، تبعیدش کردند و گفتند ما سر آرمان های امریکایی شوخی نداریم، آن هم در به ادعای خوشان آزادترین کشور جهان! خلاصه کلام ،این وضعیت سینمای ماست که بعد از گذشت سه دهه ازانقلاب می بینیم در جشنواره اخیرفجر، نود درصد فیلم ها در بخش مسابقه سینمای ایران ،به طور جدی در جهت عکس اهداف انقلاب اسلامی بود.

اما در لابلای این فضای مه آلود وغم انگیز، به یمن فتنه ی 88 ! گویا آتش زیرخاکسترگروهی از بچه های حزب اللهی وآرمان خواه ودر عین حال هنرمند، شعله ور شد واین بار تصمیم گرفتند عمارگونه ومستقل و کاملاً مردمی ،با دهن کجی به مافیای سینمای ضدانقلاب وصداوسیمای ضعیف‌شده وفشل‌،به برپایی جشنواره مردمی فیلم عمار بپردازند ،به تعبیری بچه های خاک خورده ی انقلاب بعد از سی سال فهمیدند که در این جبهه- خاکریزفرهنگ وهنر- باید چریکی وارد شد ونباید معطّل متعهّد شدن هنرمندان فعلی ماند وباید هنرمند متعهّد،ساخت وپرورش داد وخوشبختانه ما می بینیم که بعد از گذشت دو دوره از این جشنواره پیشرفت های چشمگیری چه از حیث کمیّت وچه از لحاظ کیفیت بر این حرکت مقدّس مترتب بوده است وشاهدیم که برای سومین دوره آن ،در یک بازه ی زمانی اندک بیش از516 اثر به ثبت رسید،آثاری که به جای پرداختن به دغدغه های رنگین وآبکی سینمای به اصطلاح جمهوری اسلامی که ازحد خیانت وعشق‌های ضربدری و طرح مطالبه‌ی کثیف آزادی عقیده و آزادی روابط حیوانی زن ومرد و... فراتر نمی رود، همه حول محور انقلاب  ودغدغه های آن بوده است ،دغدغه هایی چون: نقد‌های درون گفتمانی،فتنه 88، جنگ نرم وابعادآن،بیداری اسلامی وتاریخ انقلاب اسلامی و...

به امید آن که به مدد چنین حرکت هایی ،آب قلیل فرهنگ وهنر انقلاب اسلامی ما به آب کُر تبدیل شود! آب قلیل به مجرد تماس با نجسی نجس می شود ولی آب کُر، اگر چه به نجاست آلوده شود، نجس نمی شود.
اگر آب زلال و سالم و پاک در برکه فرهنگ کشور زیاد باشد، امکان تحمل آثار ناهنجار بالا می رود، چون آنها ضریبی پیدا نمی کند و مستحیل می شود ولی اگر داشته‌های ما قلیل باشد، کم‌ترین فعالیت دشمنان و معاندان، فضا را آلوده خواهد‌کرد.در زمانی که بهشتی و مطهری و خامنه‌ای و مفتح وباهنر و... بودند، احسان طبری‌ها هم اگر حرف نادرستی می‌زدند، به جایی برنمی‌خورد و در میان نظرات ناب اسلامی حل می‌شد. الان هم می‌گوییم که اگر ما سالی ده تا "قلاده‌های طلا" و "آژانس شیشه ای" و... داشته باشیم، ایرادی ندارد که غرب‌زده‌ها هم برای خودشان فیلم بسازند.

والسلام



[1]  استاد شهید مطهری (ره)

[2]   امام خامنه ایی (مدّظلّه العالی)

[3]  Americanization

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ آبان ۹۲ ، ۲۲:۳۷
محمدوحید صافی اصفهانی