چرا گناه می کنیم؟ چقدر با نظام و قواعد حاکم بر عالم هستی هماهنگیم؟!
چرا گناه می کنیم؟
جرعه هایی برای تحول قلب و جان !(یادداشت پنجم)
چقدر با نظام و قواعد حاکم بر عالم هستی هماهنگیم؟!
بسم الله
خداوند متعال که خالق این هستی و ماسوای آن است؛ پس از ایجاد این عالم برای آن قواعد و قوانینی وضع نموده است. آدمی تا زمانی که با این قواعد منطبق و همراه باشد گویی تک تک ذرات عالم با او همراه و هم دل می شوند و در مسیر و هدف اصلی او که همانا عبودیت و ربوبیت خلیفه اللهی خویش است او را یاری می دهند.
اما وقتی حرکتی که منطبق بر قواعد این عالم نیست و برای ذرات تشکیل دهنده ی این هستی غریبه و نا آشناست از آدمی سر می زند؛ گویی تمام ذرات عالم به ستیز با او برمیخیزند و انسان را طرد و لعن می کنند.
گناه و معصیت برای ذرات عالم اعمالی غریبه و ناهماهنگ هستند. وقتی آدمی گناه می کند گویی بر خلاف قواعد حاکم بر عالم در حرکت است و لذا اینجاست که می گویند گناهکار چقدر بدبخت و تنها می شود؛ چراکه تمام ذرات عالم؛ حتی سلول های بدن فرد گناهکار او را رها کرده و نفرینش می کنند؛ اما وقتی انسان عمل خیری انجام می دهد گویی تمام عالم با سرودی زیبا با او هماهنگ می شوند و هر ذره به هر نحوی وارد تلاشی برای کمک و دستگیری از انسان خیرخواه می شود.
قواعد این عالم بسیار زیباست.
یکی از این قواعد آن است که اگر می خواهی مشکلت حل شود؛ مشکل برادر دینی خودت را حل کن!
اگر به دنبال سعادت خود هستی؛ برای سعادت دیگران تلاش کن!
اگر به دنبال راحتی و آسایش خود هستی؛ برای آسایش خلق خدا کوشش نما.
اگر به دنبال تاثیر بر دیگران هستی؛ بر خودت تاثیر بگذار!
اگر به دنبال افزایش ثروت و رزق و روزی فراوان هستی؛ اصلا به ذخیره ی اموالت نپرداز و بلکه آنها را با صدقه دادن هزینه کن!
اگر به دنبال نشاط روزانه و کم خوابی هستی؛ استراحت نکن و شب هنگام به عبادت معبود بپرداز!
و...
و چه متحیرکننده است تفاوت بین قواعد الهی حاکم بر عالم و قواعد دنیوی و مادی برآمده از این تمدن شیطانی غرب که در اذهان ما شکل گرفته است!